فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

بهشت ودوزخ

بهشت ودوزخ 

یادت هست روزی گفتی :(ازبهشت ودوزخ برایم بگو) 

گفتم:(بهشت ودوزخ به خودی خودباتعابیری که بین مردم دارد 

تصوری اززیبائی وزشتی است ولی همین بهشت وجهنم تا وسیله ی 

ارتزاق دین به دنیافروشان ودین کاران مفت خورمفت چر 

قرارنگرفته اندخوبندولی بایددانست که دینکاران بااستفاده از 

دوزخ وبهشت جنگهابه راه انداخته .برادران وخواهران راواداربه کشتن  

هم کرده اند بگذارنمونه ای برایت بگویم.این رویدادمربوط به  

جنگهای صلیبی است که آن همه کشته به جای گذاشت. 

دراین جنگ بنا به  انگیزه های دینی ومذهبی 

سبب شدندتا آدمها خون هم را بریزندتا آنجاکه... 

(پیرزنی را دیدندکه خسته ازجنگ بادست راست ظرفی 

 ازآتش وبادست دیگر ظرفی پرآب حمل میکند. 

درجواب این سوال که به چه دلیل 

این کاررامیکندگفت:میخواهم باآتش بهشت راچنان بسوزانم  

که چیزی ازآن نماندوبا آب نیزآتش دوزخ راچنان 

 فرونشانم که اثری ازآن نماند. 

زیرامیخواهم ازآن پس هیچ کس نیکی رانه ازبیم 

 دوزخ وذوق بهشت  

بلکه تنهابرای مهرپروردگاربه جای آورد

خوب چنین فکری ازاخلاق مسیحیت بعدها به  

صورت آته ئیسم رواج یافت 

تو چه بهشت را برای چه میخواهی؟

ازدوزخ دوری میکنی که چه؟ 

دلم برایت میسوزد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد