فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

پایان غم!

پایان غم! 

یادت هست؟ 

اشکهای شبنم برگهای درخت آلبالوراباد 

ازپنجره ای که تازه بازشده بودبه کف اتاق میریخت 

که گفتی: 

پایانی هم برای غم هست؟ 

گفتم: 

غم چیزی نیست که ازش خلاصی داشته باشی... 

هرچه هم بدوی وجان بکنی وهرجورکه 

خودت راقایم کنی بازتو چنگولاش گیری... 

بذارباشه.چه عیب وترس وباکی ازش هست؟ 

مگرهمه ی خلاقیتهای بشر 

برکوهی ازغمهابنانشده؟ 

چه شد؟ 

ازغم خلاص شدی؟ 

دلم برایت میسوزد

من وآوازمادرت

من وآوازمادرت 

همه ی سعیم اینست که هرچه مربوط به توراازته ذهنم  

بیرون بکشم.همیشه هرطورشده ازتو چیزی به یاد 

می آورم.خوشبختانه دربیانشان هم راحتم 

همیشه باتو.راحت بودم. 

این باریادآواز ساده ی پرشکایت یاهمان ترانه ی 

تلخ زنانه ای افتاده ام که مادرت 

زمزمه میکرد! 

یادت هست؟ 

هیچکس رنج نبرد 

گرچه این قصه شنید: 

(...که مرایاری بود 

که به فرمان کسی دورازمن 

باکسانی میجنگید 

وبه من می اندیشید 

نامه ای آمد روزی 

لاک ومهروهمه چیز 

مطلبش قطع امید 

خبرمرگ عزیز 

نازنینت به همین آسانی 

ترک جان کرده 

ترک جانان گفته 

کاکل زرینش 

به همین آسانی 

بادغربت آشفته 

دل پرمهرش را 

مرگ بی مهرافسرده 

وکلاغی به خدا به همین آسانی 

چشم خندانش راتوک زده.کنده وبا خودبرده 

به همین آسانی 

آری به همین آسانی)

تنهایک حادثه

تنهایک حادثه 

پیرمردتخته نردبازی  

گفت: 

عمرهمه ی آدمهادرانتظارآوردن یک جفت شش میگذرد 

که نمی آیدوقتی هم می آیددیگردیرشده 

وتو گفتی : 

منتظرچه هستی؟  

گفتم:

منتظریک حادثه ام مثل جفت ششی که آن پیرمردگفت 

منتظریک حادثه ام تنها آن حادثه که من انتظارش را میکشم 

میتواندبه این زندگی که دررخوتی چرت آلودبه سرعت کپک  

میزندومیگندد تکانی بدهدوازتن دادن آن به ابتذال گندیدگی 

 ومرگ نجاتش بدهد خدامیداندکه اگروقوع این  

حادثه پاسست کند چه به سرمان  

خواهدآمد

زندگی

زندگی 

گفتی: 

 از زندگی بگو: 

گفتم: 

زندگی به آمدن ابرمیماند 

ابرهایامیگذرندیامی بارند 

اگربگذرندماراجامیگذارندتادراحوال هم دقیق شویم 

واگربباردازپس هربارش یا سرمای کشنده وسیل ویرانگراست. 

یا گاهی ازپس بارش همراه موسیقی نامرئی دل انگیزی 

رنگین کمانی ازافق سربرمیکشد 

اگرابرهای باران زاهزاران بارنابودی بباربیاورند 

وتنها یک باراحتمال برکشیدن رنگین کمان باشد 

به تحمل وانتظارش می ارزد