حضورگرم سالوادردالی درتذکره الاولیای عطارنشابوری
به نظرمیرسدتصاویرزیرکه ازمتن تذکره الاولیای عطارانتخاب شده تنها بانقاشی های سالوادردالی قابل قیاس باشد.
_"رابعه سودای دیدارحق داشت نداآمدکه" تو هنوزدرهفتادحجابی ازروزگار خویش وجَنم دیدارنداری"ولیکن برنگررابعه برنگریست:دریائی خون دید در هوا ایستاده!"
_ذوالنون گفت"به صحراشدم،عشق باریده بودوزمین ترشده چنانکه پای مرد به گلزارفروشودپای من به عشق فروشد.
_"چون ذوالنون درگذشت جنازه اش برداشتندآفتاب عظیم گرم بودمرغان ِهوا بیامدندوپردرپرگذاشتندوجنازه اودرسایه داشتندازخانه تالب گور"