ادبیات ِمالامال ازاندوه

ادبیات ِمالامال ازاندوه

یادت هست گفتی:"چراادبیات ما،مالامال ازاندوهست؟"

ومن گفتم:"کجای دنیاادبیات باغم واندوه ودردعجین نیست؟"

گفتی:"پس ضرورتی دارد؟"

گفتم:"هرگزشاعریانویسنده نمیتواند گل زخمهای خاطره های دهشت انگیز گذشته وحال زندگی راازقلب ناخودآگاه وجدان عمومی جراحی کند ودوربریزد.این درموردماومردم ماکه پیوسته موردهجوم بیگانگان وحشی وحکام جورپیشه‌ی ابله واقع شده ایم مصداق بارزتری دارد.اینست که بی قلب زیستن آسان تراست ازبی زخم زیستن."

حالادرروزگاریکه قلب ِهرانسانی هزاران بارکوچکتراززخمهای مزمن رنجیست که میکشد چه میکنی؟

دلم برایت میسوزد!