اشتباه محاسبه آن روز به توگفتم: (تو مرادچاراشتباه محاسبه کرده ای.) گفتی : (محاسبه راکسی میکندکه به دنبال منفعتی باشدوتاآنجا که من تورامیشناسم بخصوص دررابطه باآدمهادنبال منفعت شخصی نیستی بیشتربه روابط بی شائبه دل بسته ای) گفتم: (محاسبه هاهمیشه قرارنیست انسانرابه منفعتی برساند محاسبه ازآن نوع که من دررابطه باآدمهابدان پای بندم وسیله ایست برای رساندم به شناخت درموردافرادتاآدمیان رانشناسی نمیتوانی حدودروابطت راباآنهاتنظیم کنی) گفتی: (چطورتورادچاراشتباه محاسبه کردم؟) گفتم: (برای اینکه کسی رادچاراشتباه محاسبه کنی راههای متفاوتی هست که ساده ترین آنهااین است که به کسی که میخواهدتورابشناسددرموردخودت آدرس غلط بدهی درین صورت است که اوباآدرس غلط تودل میبنددبه باغ خوش وجودتووبه راهی میرودگاه دورودراز ویکباره ازکویرسوزانی سربرمی آوردکه هیچگاه انتظارش رانداشته است) گفتی : (چاره چیست؟) گفتم: (برای کسی که به راه ناخواسته کشیده شده جبران کارساده نیست.چنین کسی اگربتواندبرگردد که نمیتواند.به هرحال کابوس آن راه به اشتباه رفته همچنان تاپایان عمربرایش باقی میماندوعجیب است که درین ماجراآنکس هم که به نشانه های نادرست کسی را به راهی کشانده ازکابوس بی بهره نمیماندواگرراه نجانی برای گمشده ی کویری باشد امیدبه نجات آنکه انگشت برای نشان دادن راه اشتباه به سوئی برده وجودندارد) دلم برایت میسوزد |