فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

اشتباه محاسبه

اشتباه محاسبه 

آن روز به توگفتم

(تو مرادچاراشتباه محاسبه کرده ای.) 

گفتی

(محاسبه راکسی میکندکه به دنبال منفعتی باشدوتاآنجا 

که من تورامیشناسم بخصوص دررابطه باآدمهادنبال منفعت شخصی 

نیستی بیشتربه روابط بی شائبه دل بسته ای

گفتم

(محاسبه هاهمیشه قرارنیست انسانرابه منفعتی برساند 

محاسبه ازآن نوع که من دررابطه باآدمهابدان پای بندم وسیله ایست 

برای رساندم به شناخت درموردافرادتاآدمیان رانشناسی 

نمیتوانی حدودروابطت راباآنهاتنظیم کنی) 

گفتی

(چطورتورادچاراشتباه محاسبه کردم؟

گفتم

(برای اینکه کسی رادچاراشتباه محاسبه کنی 

راههای متفاوتی هست که ساده ترین آنهااین است که 

به کسی که میخواهدتورابشناسددرموردخودت آدرس غلط بدهی 

درین صورت است که اوباآدرس غلط تودل میبنددبه 

باغ خوش وجودتووبه راهی میرودگاه دورودراز 

ویکباره ازکویرسوزانی 

سربرمی آوردکه هیچگاه انتظارش رانداشته است) 

گفتی

(چاره چیست؟

گفتم: 

(برای کسی که به راه ناخواسته کشیده شده 

جبران کارساده نیست.چنین کسی اگربتواندبرگردد 

که نمیتواند.به هرحال کابوس آن راه به اشتباه رفته همچنان 

تاپایان عمربرایش باقی میماندوعجیب است که درین ماجراآنکس 

هم که به نشانه های نادرست کسی را به راهی کشانده 

ازکابوس بی بهره نمیماندواگرراه نجانی برای گمشده ی کویری باشد 

امیدبه نجات آنکه انگشت برای نشان دادن راه اشتباه به سوئی برده 

وجودندارد) 

دلم برایت میسوزد 

نظرات 6 + ارسال نظر
دستهای کیهانی پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:20 ب.ظ http://www.uh.persianblog.ir

نازنینم ژانوس :
در وجود هر انسانی هم باغهای خوش آب و رنگ وجود دارد و هم کویر های خشک و سوزان !برای افراد محاسبه گر که سر از حساب و کتاب در می آورند باید حسابی هم برای احتمالات بازباشد انسانها ناشناخته اند و گاهی خودشان هم نمیدانند راههای این هزار توی انسانیتشان به کویر میرسد یا به باغی سر سبز با کبوترانی خوش الحان .گاهی راهی را رفته اند اما ترسیده از اینکه نکند کویر باشد برگشته اند و گاهی تا انتها رفته و کویر سوزان را مزه کرده اند اما پیامبران و اهل دلان اول از کویر گذشته اند بعد به باغ رسیده اند .گذر از کویر دوستان غنای دوستی را به ارمغان می آورد و محکیست برای ارزش سنجی دوستی نه کابوس ،هر که فیل خواهد جور هندوستان هم کشد من هر سنگلاخ و صخره و راه بی آب و علفی هم که باشد ازش گذر خواهم کرد تا خورشید پنهان دلها را بیابم کویر که سهل است !!!
دلم برایت نمی سوزد چون تو گمشده ی کویر نیستی، کسی که دوست میدارد کویر هم برایش معنایی دیگر دارد .
تو دوست بدار همین کافیست آدمش فرقی نمیکند !
دلهای آدمیان همه بهم راه دارد .
راستی ناز بالشم پیش تو جا مانده یادت هست؟
دوستت دارم حسابگر من یادت هست ؟
از هر گونه حساب کتاب فراریم ولو برای شناخت یادت نره !

دستهای کیهانی پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:21 ب.ظ http://www.uh.persianblog.ir

حال میکنم با نوشته هات باور کن که بی نظیری!

فروزان جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:20 ق.ظ

چه بد!!
دلم برای جفتتان می سوزد

لیلا شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:18 ق.ظ

سلام
خیلی قشنگ بود باور نمی کنید که چقدر حرف دل من هم بود
هم خیلی لذت بردم و هم خیلی غمگین شدم

فروزان دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:12 ب.ظ

متهم ساخته ای دل پر دردم را
به ریا به دروغ
به هر آن چیز که در ذاتش نیست
نبود
نمی اندیشید که چطور
روزی متهم خواهد شد
که هر آن چیز که در کالبد توست
مرا به تمنا می خواند
چطور فکر کنم جز به خود
با تپش های دلی سرشار از درد غمی جانکاه
رفته ام تا به سراشیب سقوط
و باز کسی نبودست که مرا باز دارد
و همین دردانه رویا و خیال از سقوطم بازداشت
ومن اکنون پر از درد تحمل
درد یک پندارم
درد پرواز خیالی موهوم
که مرا باز نگه خواهد داشت
و دگر باکم نیست که کسی از
شنیدنش دل به من بازسپرد
وهر آن چیز که در روح خودش می جوید
باز من پس بدهد
من
خودم
خود بر هم مانده
خود بر جامانده
از خیالی که هنوز در پس دیوار دلش می خواند
آوازی که تا بی نهایت زیباست

فروزان چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:52 ب.ظ

باز هم بغض این وبلاگ را گوش می دهم
روزگارمو به هم ریختی
ازت شکایتی نمی کنم
چون حافظ میگه
لاف عشق وگله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند

ولی در سرما دارم میلرزم
می دونم ازمن ناراحتی
ولی دست خودم نبود
ناراحت شده بودم ازت
و نمی دونم چه خواهد شد
مثل یک مجرم منتظر حکم هستم
امیدوارم به یه بازداشت یه هفته ای رضایت بدی
حبس رو نمی تونم تحمل کنم
تو همون حبس خودمو خلاص میکنم
اونوقت خون عاشقم میفته گردنت
نمی تونم به روز کنم
کامپیوتر نفتی حالا دیگه پیشرفت کرده
اصلا کپی پیست واینارم فراموش کرده
نمی دونم چه خاکی به سرم بریزم
کلیمطلب دارم و این رایانه هم همکاری نمی کنه
خاک بر سرروزگار
همه جوره
اینو یه وقت تایید نکنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد