فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

فیــــــــروزه

فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست

نبشتن یانانبشتن

نبشتن یانانبشتن!!!

 آنروزرابیادداری که باهم آنچه را عین القضات نوشته بودخواندیم که:

"...هرچه می نویسم پنداری دلم خوش نیست وبیشترآنچه دراین روزهانبشتم هم آنست که یقین ندانم که نبشتن بهتر است یانانبشتن..."

نمیدانم آیامیتوانستی چنین حال وهوائی راحس کنی یانه؟ولی راستش رابخواهی شادمانی حاصل ازباتوبودن نمی گذاشت حس کنم،حس مردی راکه باآنهمه شعوروشرف ودادودانائی که داشت کهنه پرستان می بردنش بمقتل وچه افسوس که برده بودندش!ولی امروزکه تونیستی دلم میلرزدازنوشتن وقلم راکه اینهمه دوستش دارم چون سر انگشت چندش آوردیوقصه هایمان دردستان لرزانم گرفته ام ولی بگذارباشهامت گرگ بیابان هرمان هسه دل بدریا بزنم وبرایت بنویسم که ازقهرمان بازی،معصومیت نمائی وتظاهربه دوستی تو که به بهانه‌ی درک نسل سومی ها کارت به دُم لابگی رسیدبوی گندوتعفن به مشامم میرسید.دیگرتشنه ترازکینه،سیاه ترازانتظار،خسته ترازیاس وچه بساسیراب ترازنفرت بنظرمیرسیدی.میدانی رنج من ازاین استکه چه آسان عبورمان ازراههای ناممکن خیال به هرکجامیرفت ومیرسیدنبایدکارش درنقطه‌ی سیاه پایان به انحراف میکشید!تو خودت را کشتی!کسی را که من بی ریادوست میداشتم تونمردی هنوزهم میبینمت چه خوش خیال باخیل خوش باشان باورداری که همه ی حقیقت را قلنبه درانبان داری!تقصیرتو نیست آخرین جلسه که به کلاس نیامدی استاد منطق فازی را درس دادوتوآن رابی تردیدنفهمیدی این است که به جای رنگین کمان هر چیزوهرکس راسیاه یاسفیدمیبینی.آنروزاستاد گفت:اگریکی به شمابگویدیک راه(آنهم راهی که خودش پیشنهادمیکند)برای انجام مهمی(مثلارسیدن به حقیقت)وجودداردازلحاظ باورمندی وفیزیکی ازاوفاصله بگیریدچه او بدون شک ریگی درکفش یاپوشی درپالان دارد!دلم برایت میسوزد!!!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.jaduyesokoot.persianblog.ir

خوندم ولی چیزی ندارم که بگم
نمیدونم.........
میدونی ژانوس بعضی از نوشته هات رو که میخونم یه جورایی به فکر میرم به خیلی چیزا فکر میکنم ولی چیزی نمیتونم بنویسم
یه جور هنگ نوشتاری

نیلو جان

تعبیر زیبائی داری هنگ نوشتاری بهترین تعریف تعلیق است وایجاد تعلیق اگرچه من هنرمند نیستم کارهنرمندان بزرگ است
تواز هوش ودرایت بالائی برخورداری نوشته های فیروزه اگرچه برای دوستی نوشته میشودکه مرده است!نه اینکه مرده باشد بلکه ادای زندگی رادرمی آورد ولی برای خودم تمرین ایجاد تعلیق است اگر همانطور که نوشته ای در تو ایجاد تعلیق کرده باشد من به نتیجه ای که خواسته ام رسیده ام درک فضای تعلیق نیاز به درک هنری دارد خوشحالم که تو از چنین درک والائی برخورداری
نیلو جان این نوشته ها اگرچه برای کسی نوشته میشود که مرده است ولی خودش هم قبول کرده است که من اینها را برای ایجادرنج دراو نمینویسم کسی که ازرنج دیگران لذت ببردروح پلیدی دارد
به هر حال هرروزکه میگذرددارم در تفهیم وتفاهم باتو به جاهائی میزسم که از آنها لذت میبرم این روزها مدعی فهم زیادند ولی راست نمیگویند
دوست عزیزم خوشحالم که میفهمی من به فهم زنانه اعتقاد شایان توجهی دارم به حقوق بشر وبخصوص حقوق زنان احترام میگذارم مطمئن هستم درآینده زنان(البته منظورم بیشترخانم هاست نه هر زنی)مدیریت های بزرگ اجتماعی را بدست خواهند گرفت وما جهان بهتری خواهیم داشت

با ادب احترام اشتیاق عشق ومحبت بی پایان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد